قطعنامه علیه ایران در شورای حکام / غرب چه هدفی را در برجام دنبال میکند؟
در شرایطی که این بار چون دفعات قبل صحبتی از سفر مدیر کل آژانس به تهران برای نیل به توافقی نیست، شاید تنها راه، حل مسائل با آژانس و فعال کردن مجدد مذاکرات برجام باشد.
نظر سنجی:
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد بازرگانی؛ کوروش احمدی دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل: با توجه به در پیش بودن نشست شورای حکام آژانس در همین دوشنبه به نظر میرسد که پرونده هستهای ایران و مذاکرات احیای برجام بار دیگر در آستانه یک نقطه عطف قرار گرفته است. نشست مذکور در شرایطی تشکیل میشود که از یک سو مذاکرات وین از ۲۰ اسفند به این سو دچار رکود بوده است و از سوی دیگر ایران و آژانس در جریان سفر مدیر کل آژانس به تهران در ۱۵ اسفند در مورد یک طرح ۴ بندی یا نقشه راه برای حل مسئله ذرات هستهای یافته شده در سه سایت قدیمی و اعلام نشده طی سه ماه توافق کردند.
توافق در مورد این طرح در شرایطی حاصل شد که تصور میشد توافق نهایی برای احیای برجام در دسترس است و قبل از "روز اجرای مجدد" برجام لازم است مشکل بین ایران و آژانس در مورد سه سایت یاد شده نیز حل شود. گروسی در آن زمان تاکید داشت که مشکل میتوان تصور کرد که بدون حل این مسائل پادمانی طرفهای برجامی بتوانند همکاری موثری با هم داشته باشند. به عبارت دیگر، مسئله سه ساله این سه سایت یکی از موضوعات مهم برای طرف غربی است که اگر چه در چارچوب مذاکرات وین مورد بحث قرار نمیگیرد، اما سایه سنگینی بر آن دارد.
متاسفانه گزارش آژانس که ظاهرا چند روز پیش به طور محدود توزیع شده و رویترز به آن دسترسی داشته، حاکی از آن است که از نظر آژانس مسئله سه سایت هنوز حل نشده است. آژانس مدعی شده که "ایران توضیحاتی که به لحاظ فنی و در رابطه با یافتههای آژانس در آن سایتها معتبر باشد، ارائه نکرده است." آژانس بر آن است که مسئله سه سایت قدیمی یک مسئله فنی و پادمانی است و مربوط به وظیفه ذاتی آژانس در مورد حسابرسی مواد هستهای است و اگر نتواند آن را به نتیجه برساند به اعتبارش خدشه وارد خواهد شد. آژانس در گزارش دیگری همچنین برآوردهایی در مورد موجودی اورانیوم غنی شده در ایران، ارائه کرده و از جمله مدعی وجود 43.1 کیلو اورانیوم 60 درصد در ایران شده و این را "مقداری قابل ملاحظه" (SQ) خوانده که "نمیتوان احتمال ساخت یک بمب اتمی با استفاده از آن را منتفی دانست." اهمیت این دو گزارش آژانس از این جهت است که میتواند غرب را برای انجام اقدامی در جلسه شورای حکام تحت فشار قرار دهد.
در همین رابطه، رویترز از تهیه یک پیشنویس قطعنامه توسط آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریکا علیه ایران و قصد آنها برای به رای گذاشتن آن در نشست شورای حکام خبر داده است. در این پیش نویس از ایران "خواسته شده تا فورا به تعهدات حقوقی خود عمل کند" و "کلیه موضوعات پادمانی باقی مانده را حل کند." البته چون متن کامل این پیشنویس قطعنامه هنوز در دسترس نیست و مثلا روشن نیست که آیا هدف تنها تهدید است یا احیانا "محکومیت" و "ارجاع به شورای امنیت" نیز در دستور کار است یا خیر، با قاطعیت نمیتوان گفت که چه هدفی مد نظر غرب است. با این حال روشن است که این قطعنامه بسته به محتوای آن میتواند به معنی رها کردن مذاکرات احیای برجام توسط غرب باشد و در این صورت ضربهای به برجام خواهد بود. همزمان با این تحولات و در آستانه نشست شورای حکام، اسرائیل نیز با هدف دامن زدن به جوی منفی علیه ایران، ضمن انتشار اسنادی مربوط به سالهای 2004 تا 2006، مدعی شده که ایران در گذشته قصد گمراه کردن آژانس را داشته است.
در شرایطی که این بار چون دفعات قبل صحبتی از سفر مدیر کل آژانس به تهران برای نیل به توافقی نیست، شاید تنها راه، حل مسائل با آژانس و فعال کردن مجدد مذاکرات برجام باشد. در قضیه سه سایت قدیمی، آژانس خود در زمره مدعیان است و مدعی است که اگر این مسئله فنی حل نشود، به اعتبار آژانس لطمه خواهد خورد. در مورد مذاکرات برجام، مسئله این است که آیا طرفین آماده اند در این فرصت اندک تا نشست شورا یا حداقل طی چند هفته بعد از آن پیگیری امتیازات مد نظر پیشین را رها کنند و امتیازات جدیدی را که بیشتر اقتصادی باشد تا سیاسی برای رفع بنبست مورد مذاکره قرار دهند یا خیر. لذا با توجه به جمیع جهات داخلی و خارجی به صلاح است که ایران به سهم خود در جهت اجتناب از شرایطی که احیانا به اجرای سختگیرانه تحریمها و ظاهر شدن شبح جنگ در افق بیانجامد، بکوشد و مانع از آن شود که اسرائیل فرصت طلایی دیگری برای خرابکاری به دست آورد.
انتهایپیام/