گفتوگوی تفصیلی:
اصلاحطلبي يك مشي است و نبايد به احزاب و اشخاص خلاصه شود
نماینده مجلس ششم شورای اسلامی گفت: اصلاحطلبی یک مشی است و نباید به احزاب و اشخاص خلاصه شود. نخبگان سیاسی و ملت ما بعد از انقلاب مشروطه همواره در پی اصلاحات بودهاند؛ پیروزی انقلاب اسلامی یک اصلاحات بود.
نظر سنجی:
علی نظری نماینده مجلس ششم شورای اسلامی در گفتوگوی تفصیلی با پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد بازرگانی، با اشاره به اینکه اصلاحطلبی یک مشی است و نباید به احزاب و اشخاص خلاصه شود گفت: نخبگان سیاسی و ملت ما بعد از انقلاب مشروطه از 14 مرداد 1285 به بعد همواره در پی اصلاحات بودهاند؛ پیروزی انقلاب اسلامی یک اصلاحات بود.
در ادامه مشروح این گفتوگو را خواهید خواند.
به نظر شما اصلاحطلبان بازنده انتخابات مجلس یازدهم بودند؟
خیر، اعتقاد من اين هست كه مانع ورود اصلاحطلبان به انتخابات شدند. به نظر من انتخابات مجلس یازدهم انتخاباتی غیر رقابتی بود. اعضای شورای نگهبان با حذف لایههای مختلف اصلاحطلبان و چهرههای شاخص آنها یک لشکر را فلهای رد صلاحیت کردند. مسابقه یکطرفه بازنده و برنده ندارد. اگر نظارت استصوابی را کنار میگذاشتند و اجازه ورود اصلاحطلبان به عرصه رقابت فراهم میشد، آنگاه اگر نتایج رقمخورده در انتخابات تحقق پیدا میکرد میشد گفت که اصلاحطلبان شکست خوردهاند.
به نظر شما جریان اصلاحطلبی اقبال همیشگی را در بین مردم دارد؟
اصلاحطلبی یک مشی است و نباید به احزاب و اشخاص خلاصه شود. نخبگان سیاسی و ملت ما بعد از انقلاب مشروطه از 14 مرداد 1285 به بعد همواره در پی اصلاحات بودهاند؛ انقلاب اسلامی یک اصلاحات بود. به دلیل ناکارآمدی برخی روشها در دو دهه اول انقلاب باید دست به جراحی میزدیم، به همین دلیل دوم خرداد 76 رقم خورد. اصلاحطلبی در قالب احزاب اتحاد، مشارکت، کارگزاران و اعتماد ملی محدود نمیشود، این ظلم است چون شعاع اصلاحطلبی بسیار فراگیر و بزرگتر است و منحصرکردن آن در قالبهای تشکیلاتی و حزبی درست نیست. مشی اصلاحطلبی ادامه دارد و انشالله تا رسیدن به سرمنزل مقصود و راه دموکراسی و آزادی که از انقلاب مشروطه به دنبال آن هستیم ادامه خواهد داشت و باید توجه داشته باشیم که اصلاحات را نباید به اشخاص گره بزنیم.
فکر میکنید جریان اصلاحطلبی از آقای روحانی عبور کرده است؟
آقای روحانی اصلا اصلاحطلب نیست. شورای نگهبان در انتخابات سال 92 روحانی را به ما تحمیل کرد. مانع از ورود آقای خاتمی شدند، آقای رفسنجانی را رد صلاحیت کردند و آقای روحانی و عارف را آوردند. آقای عارف فردی بیعُرضه و بیخاصیت بود و فقط از اسم اصلاحطلبی استفاده کرد، ولی در واقع ایشان هیچ هزینهای برای اصلاحات نداده است و بعدا هم نخواهد داد. در آن سال برای اینکه کشور به دست طیف قالیباف و جلیلی نیفتد از بین افراد موجود ناچار به انتخاب شدند. انتخاب روحانی در واقع انتخاب بین بد و بدتر بود. پیشینه سیاسی آقای روحانی راست بوده کمااینکه میدانید ایشان عضو جامعه روحانیت مبارز بوده است. آقای روحانی به بهترین نحو ممکن از خلاء به وجود آمده که اصلاحطلبان دچار آن شدند استفاده کرد.
آیا این دلیل قهرکردن مردم در انتخابات مجلس یازدهم بود؟
مردم قهر نکردند، شورای نگهبان اینگونه خواست. نظارت استصوابی هر فردی را که دارای جامعه مدنی اصلاحطلب یا دگراندیش ملی-مذهبی است را رد میکند و فقط به یک سلیقه سیاسی خاص میدان میدهد. از دوم خرداد 76 تا به امروز هر انتخاباتی که غیررقابتی بوده اصولگرایان پیروز شدهاند و هرگاه مشارکت بالا بوده شکست خوردهاند. فضای سیاسی کشور را طوری طراحی کردند که درغیاب جامعه رأیدهنده اصلاح طلبی، اقلیت 15 درصدی اصولگرایان آمدند و برنده این ماراتن تکنفره شدند.
انتهایپیام/