بهگزارش پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد بازرگانی؛ بهرهوری پایدار یکی از مسائل قابل توجه در حوزه کشاورزی است که جهت استفاده بهینه از منابع طبیعی، نیروی انسانی و سرمایه مادی مطرح میشود. اما در سالهای اخیر عواملی دست بر دست هم دادهاند تا کشاورزی ایران از این بهرهوری پایدار روز به روز دورتر شود.
یکی از مولفههایی که کشاورزی در ایران را از بهرهوری پایدار خارج میسازد خروج نیروی انسانی از بخش کشاورزی است. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نسبت به خروج نیروی کار از بخش کشاورزی هشدار داده و عوامل مختلفی، مانند عدماستفاده از فناوری، سختی کار، کمبود تخصص و دانش و ... را معرفی کرده است.
براساس این گزارش دیگر نیروی جوان و متخصصی نیست که به کار کشاورزی روی آورد که خروج این نوع نیروی کار در نهایت میتواند به تداوم کشاورزی سنتی و فاصلهگرفتن از کشاورزی دانشبنیان منجر شود. آمار نشان میدهد که شاغلان نیروی متخصص در بخش کشاورزی در سال 1400 کمتر از یک درصد بودهاند. حال باید به این نکته توجه کرد که این آمار تنها مختص نیروی متخصص است و سایر نیروی کار هم در حال خروج از بخش کشاورزی هستند و خروج این افراد درنهایت به کاهش علاقه سرمایهگذاری در این بخش میشود.
خروج نیروی کار در کشاورزی با کشت غیرتخصصی
همانطور که پیش از این گفته شد، بخش کشاورزی ایران همواره درحال کوچکتر شدن است. آمار مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال 97 سهم شاغلان در بخش کشاورزی 16 درصد بود، درحالی که این عدد در تابستان 1403 به 14 درصد کاهش پیدا کرده است.
ما علت خروج نیروی کار از بخش کشاورزی چیست؟
محسن نقاشی، دبیر تشکلهای صنایع غذایی و کشاورزی ایران، در گفتگو با اکوایران گفت: «بحث کشاورزی در ایران باتوجه به عدم وجود یک الگوی کشت و برنامهریزی صحیح همیشه با مشکلات خاص خود دست و پنجه نرم میکند.»
او افزود:«هر خاک و آفتابی متناسب با کشت یک محصول است و هنگامی که کشت غیرتخصصی در یک زمین صورت بگیرد، آن زمین کم محصول میدهد و دیگر برای کشاورز صرفه اقتصادی نخواهد داشت؛ درنتیجه به شغل دیگری رجوع میکند که این خطر بزرگی برای بخش کشاورزی است.»
نقاشی در ادامه توضیح داد:«برای تشویق کشاورز در بخش الگوی کشت باید اقداماتی صورت بگیرد تا کشاورز بداند بخشی از این محصولی که تولید میکند با قیمت مشخص به فروش میرسد و با خیال آسوده به کار کشاورزی ادامه دهند.»
کوچ اجباری کشاورزان به حاشیه بازار کار
دبیر تشکلهای صنایع و غذایی ایران به این نکته اشاره کرد که موارد دیگری هم در خروج نیروی کار از بخش کشاورزی دخیلاند، برای مثال کشاورزان به بحث عرضه و تقاضا اهمیت نمیدهند و هر محصولی که سال گذشته فروش آن بیشتر بود را کشت میکنند، اما در اکثر موارد مشاهده میشود که حتی برداشت آن محصول برای کشاورز صرفه اقتصادی ندارد و به صورت کامل از کار کشاورزی کنار میکشد. در این مورد افراد این زمینها را تغییر کاربری میدهند و با قیمتی گزاف میفروشند.
نقاشی ادامه داد:«اما بخش دیگری از کشاورزان و دامداران هستند که به ناچار کار خود را تعطیل کردند. این کشاورزان که اکثرا در گروه کشاورزی و دامداری صنعتی قرار دارند، به دلیل مشکلات موجود در واردات خسارات زیادی بر آنها وارد میشود.»
او در این زمینه توضیح داد:«کشاورزانی که زمینهای خود را میفروشند، پس از مدتی مشاهده میکنند که زمینهایشان تحت تاثیر تورم قیمت نجومی پیدا کردهاند، اما خودشان بیکار شدهاند یا به دلیل اینکه مهارت دیگری جز کشاورزی ندارند به کارگری، مسافرکشی یا دستفروشی روی میآورند که به هیچ وجه در شان کشاورزان کشور نیست.»
نقاشی گفت:«در تمام دنیا کشاورزی یک شغل مورداحترام است و دولتها بسیار به کشاورزان توجه میکنند، اما در کشور اهمیتی به این قشر داده نمیشود و کشاورزان هیچ ارزش و حرمتی نزد دولت ندارند.»
امارات تهدیدی برای کشاورزی ایران
محسن نقاشی در ادامه به بیبرنامگی در بخش کشاورزی و عدم تمایل کشاورزان به فعالیت اشاره کرد و گفت:«امارات که تاریخچه آن بسیار کوتاه است برای ایران تبدیل به زنگ خطر جدی شده است. در حال حاضر امارات بخش کشاورزی گلخانهای را راهاندازی کرده و این نگرانی وجود دارد که در آیندهای نهچندان دور ایران محتاج امارات و واردات محصولات کشاورزی شود.»
او افزود:«نکته حائز اهمیت در بخش کشاورزی این است که با توجه به خودکفایی در تولید محصولاتی، مانند گندم، همچنان افرادی هستند که به دلیل منافع خود تاکید بر واردات دارند، اما اقدامی در مسیر رفع مشکلات کشاورزی کشور نکردهاند. چرا همه علیه تولیدات داخلی و کشاورزان دست بر دست یکدیگر میدهند؟ در حال حاضر یک بساط رانت و فسادی در ادارات بخش کشاورزی ایجاد شده است و همین جریان رشوه و رانتی است که پای کشاورز را از فعالیت قطع میکند و باعث میشود کشاورز از تولید دلزده شود.»
دبیر تشکلهای صنایع و غذایی ایران در پایان تاکید کرد:«علت آنکه کشاورزی طی سالهای اخیر به ای وضع کشانده شده آن است که وزرا و مسئولان مختلف با بخش خصوصی مخالفاند و نمیخواهند بخش خصوصی به مسائل ورود پیدا کنند. بارها تاکید کردم که وزرا و مدیران باید مجری باشند و کار را به متخصصان بسپارند. اگر به حرفهای فعالان هر حوزه توجه شود دیگر مسائلی مانند خروج و مهاجرت نیروی کار مطرح نمیشود و کشاورزی هم رونق میگیرد و شکوفا میشود.»
در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که خروج نیروی کار در بلندمدت باعث ایجاد انفعال در کشاورزان و کاهش کیفیت محصولات کشاورزی شود. کشاورزان نقشآفرینان اصلی بخش کشاورزیاند و تا مادامی که به نیروی کار این بخش بیتوجهی شود، به هیچ وجه نمیتوان بحث بهرهوری پایدار در کشاورزی را به سرانجام رساند.
انتهایپیام/