به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد بازرگانی، مجید سجادی پناه، استاد دانشگاه: ما در طی 58 سال گذشته 2000 میلیارد دلار منابع ارزی (صادرات نفتی و غیر نفتی ) بدست آوردیم. که 85 درصد آن یعنی 1700 میلیارد دلار آن در طی 30 ساله گذشته و 1200 میلیارد دلار آن فقط در 11 ساله گذشته، یعنی در اوج تحریم ها نصیب کشور شده است.
1700 میلیارد دلار از این منابع حاصله، برای واردات کالا و خدمات صرف شده است. تنها معادل 38 درصد آن یعنی 650 میلیارد دلار آن مصروف واردات "کالاهای واسطه ای و سرمایه ای" شده است، که این نوع کالاها مستقیما در فرایند تولید بکار گرفته می شوند و نهایتا به کالا و خدمات تبدیل می گردند.
در طول 11 سال گذشته ای که ما توانستیم این منابع عظیم 650 میلیارد دلار را وارد کشور کنیم ، چین ها توانست تقریبا با نصف این مبلغ یعنی 310 میلیارد دلار در طول 18 سال ( بین سال های 1978 تا سال 1996 ) معادل 226 میلیون شغل تازه ایجاد نمایند و پایه اقتصادی را پی ریزی کنند که امروز از این طریق قادر باشند 2500 میلیارد دلار کالا به کشور های دیگر دنیا صادرات نمایند در حالیکه ما با داشتن 4 برابر این مبلغ یعنی هزار و دویست میلیارد دلار فقط توانستیم 6.5 میلیون شغل و تنها 40 میلیارد دلار صادرات سالانه داشته باشیم.
صرفنظر از مقایسه بین ایران و چین و صرفنظر از این که 1100 میلیارد دلار از آن 1700 میلیارد دلار واردات را همانند مرفهین بی درد در اوج شرایط تحریمی خرج کالای مصرفی کردیم و از این بایت هم هیچ تاسفی نمی خوریم، سوال اصلی و کلیدی قابل طرح آن است که این 650 میلیارد دلار "کالاهای واسظه ای و سرمایه ای" که وارد کشور شده است الان کجاست؟ و چه وضعیتی دارد و چرا چرخه تولید کشور را به حرکت در نمی آورد؟؟؟!!! بخاطر دارید که کشور چین با نصف این مبلغ توانست اقتصادی با صادرات 2500 میلیارد دلار را پی ربزی نماید.
قسمتی اعظمی از این پول در شهرک های صنعتی به دلیل نامناسب بودن فضای کسب و کار محبوس شده است . از 43 هزار و 650 واحد صنعتی که در شهرکها و نواحی صنعتی ثبت شدهاند، در حال حاضر بیش از 33 هزار و 800 واحد صنعتی فعال هستند و حدود 9800 واحد نیز فعالیتی ندارند.
از میان واحدهای صنعتی فعال، 30 درصد شهرکها با بیش از 70 درصد ظرفیتشان فعالند، 30 درصد با حدود 50 تا 70 درصد ظرفیت فعالیت میکنند و 40 درصد شهرکها نیز کمتر از 50 درصد ظرفیتشان را فعال کردهاند.
قسمت دیگر این منابع را پروژه های عمرانی به گروگان گرفته است. هم اکنون تعداد 87 هزار پروژه نیمهتمام در کشور وجود دارد که سوای سرمایه گذاری های عظیم که در آنها شده است در شرایط فعلی بیش از 800 هزار میلیارد تومان منابع دیگری لازم دارند تا به بهره برداری کامل برسند.
در شرایط که این دو مولفه توسعه، یعنی شهرک های صنعتی و پروزه های نیمه تمام برای تکمیل چرخه خود نیاز به منابع مالی داشتند ما شاهد بودیم که در بین سال ها 80 تا 96 معادل 80 میلیارد دلار برای مسافرت های خارجی ارز تخصیص داده شده است یعنی درست یک چهارم منبعی که چین با آن توانست اقتصاد عظیم خود را پایه ریزی نماید.
متوسط رشد اقتصادی در 45 سال گذشته در ایران علی رغم صرف این منابع عظیم تنها 2.4 درصد بوده است در حالی که کشور چین با تزریق منابعی به مراتب کمتر از ما رشد اقتصادی 9 درصدی را تجربه کرده است. هرچند که این مقدار رشد ناچیز هم با اتکا به نفت و منابع خدادادی کشور حاصل شده است نه با تلاش و خلاقیت ملی.
همه این موارد باعث شده است که سهم هریک از ایرانیان در تولید کشور تنها 5 هزار دلار باشد در حالیکه متوسط تولید سرانه 20 کشور جهان نزدیک به 60 هزار دلار می باشد. این عدد نشاندهنده این واقعیت است که ساخت جامعه ما بر مبنای تولید نیست بلکه بر مبنای مصرف طراحی شده است که می بایست از محل وارادات تامین گردد.
اینها را عرض کردم که بگویم که یکی ازادعاهای مهم کشورهای توسعه نیافته که "کمبود منابع مالی برای سرمایه گذاری" است برای کشور ما صادق نیست است؟
مقام معظم رهبری می فرمایید که :
"زمان آزمون و خظا را سپری شده بدانیم . در این سی سال در موارد زیادی کارمان عبارت بوده است از آزمون و خطا . دیگر صلاح نیست ما این جوری عمل کنیم."
بنابراین در آستانه انتخابات هستیم و قرار است اختیار این منابع عظیم را مجددا در اختیار رئیس جمهوری دیگری قرار دهیم. از آنجا که یکی از شروط توسعه مستند سازی تجارب گذشتگان است سوابق اقتصادی طی 3 دهه گذشته به شکل حیرت آوری و تاسف باری نشان از آن دارد که انتخاب رئیس جمهور توسط مردم به درستی و با دقت کامل صورت نمی گیرد. اتلاف این منابع عظیم موید این واقیت تلخ است.
انتهایپیام/